مدح و ولادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
روح الامین! به بام حرم رو، اذان بگو بعد از اذان، ثـنای عـلی همچـنان بگو اوصاف شیر حق به زمین و زمان بگو لب را بشو به زمزم و با حاجـیان بگو کامشب شب ولادت صاحب حـرم شده بیت الـحـرم به مـقـدم مـولا حـرم شـده امشب به کعـبه فاطمه پروانۀ علیست دل دور کعـبه گردد و دیـوانۀ علیست دست خدا به کعبه روی شانۀ علیست امشب دل رسـول خـدا خـانۀ عـلیست بـاور کـنـیـد جـان بـه تـن کـعـبـه آمـده بــاور کـنـیـد بـت شـکـن کـعــبـه آمـده امشب به لوح نقش قلم ذکر یا علیست آوای سنگ های حـرم ذکـر یا علیست بتهای کعبه را همه دم ذکر یا علیست امشب دعای فاطمه هم ذکر یا علیست امشب زمین به یمن علی عرش میشود امشب فلک ز بال مـلک فرش میشود ای کـعــبـه جــلـوۀ ازلـی را نـگـاه کن مـرآت حُـسـن لـم یـزلـی را نـگـاه کـن عـیـد ولایـت اسـت ولـی را نـگـاه کـن یا فـاطـمـه جـمـال عـلـی را نـگـاه کـن آئـیـنـه از جــمـال جـمـیـل خـدا بـگـیـر با چـهـرۀ عـلـی ز خـدا رونـمـا بـگـیر مـادر، تـمام هـسـتی پیـغـمـبر است این از انـبـیا به غـیر مـحـمـد سر است این بر خلق آسمان و زمین رهبر است این دستـش مبند بنت اسد، حـیدر است این ای دخت شـیر! بهر نـبی شـیر زادهای شیری که هست صاحب شمشیر، زادهای تـو دخـت شـیــری و اسـدالـلـه زادهای بر جـمـلـه خـلـق، رهـبـر آگـاه زادهای بهـر رسـول، هـمـدم و هـمـراه زادهای خـوشـتر ز آفـتـاب رجـب، ماه زادهای نـوزاد تو کـز او حـرم الله مـنـجلیست آئـیــنـۀ تــمـام نــمـای خـدا، عــلـیست نقـش همیشه زنده لوح و قـلم عـلیست در بـین اولیا به دو عـالم علم علیست تصویری از حقیقت حُسن قِدم علیست سعی و صفا و زمزم و رکن و حرم علیست قرآن به وصف اوست که تکمیل میشود جـز او چـه کس معـلم جـبریل میشود روز نخست ارض و سما گفت یا علی روح الامین به وقت دعـا گـفت یا علی آدم به مـوج درد و بـلا گـفـت یا عـلـی در جـنگها رسول خـدا گـفـت یا علی در ذوالفـقـار زمـزمۀ لافـتـی عـلیست بر روی هر که مینگرم نقش یا علیست ای شهـریـار کـشـور جان یا عـلی مدد ای دستـگـیر خلق جـهـان یا عـلـی مدد ای رهـنـمای گـمـشدگـان یا عـلـی مـدد ای ذکـر اهل دل به زبان یا عـلی مـدد ما جان و دل به مهر تو آراستیم و بس روز نخست از تو، تو را خواستیم و بس مرغ دلم کبوتر صحن و سرای توست شیـرین ترین ترانۀ روحـم ثـنای توست مُـهـر حـلال زادگـی مـن ولای تـوست هر سو که رو نهم حرم با صفای توست از لحـظـهای که پـای به دنـیـا گـذاشـتم دیـنـی به جـز ولای تـو مـولا نـداشـتـم گل بی نـسیم مهـر تو پـژمـرده میشود دل بی شرار عشق تو افـسرده میشود نـام تـو بـا کـلام خــدا بُــرده مـیشــود یـاد دمـت مـسـیـحِ دل مــرده مـیشـود تـو کـیــسـتـی؟ امــام تــمــام امـــامهــا بـر حـضـرتت هـماره درود و سـلامها بیمِهـر تو قـبول صلوة و صیام نیست تکبیر و حمد و نیت و رکن و قیام نیست تـبـلـیغ دین احـمـد مـرسل تـمـام نیست ما را به جز تو بعـد پیـمـبر امام نیست این مذهب و عقیده و ایمان"میثم" است حتی بهشت گـر تـو نباشی جهـنم است |